سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهار خانوم
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 14437






 
یکشنبه 93 شهریور 30 :: 6:44 عصر :: نویسنده : آرش

آآآآآه بهارم

این چند ماهی که نبودم

چقــــــــدر اینجا رو غبار گرفته

روی تموم دلنوشته هایی که از غم دوری تو نوشته بودم

دلم برات داره پر پر میزنه

بهاری قشنگ من

خانومی مهربونم

نمی پرسی کجا بودم؟

لابد فکر می کنی فراموشت کرده بودم! تنهات گذاشته بودم! مثل خودت که منو با یک دنیا آرزو تو دنیای سرد آدمها تنهام گذاشتی و رفتی؟؟؟

بهاری جونم، قربون اون عکس قشنگت برم،

بعد سفرت، منم بارمو بستم! خواستم بیام پیشت، سفری که آخرش به تو میرسید... اما افسوس...وقتی چشامو باز کردم دیدم هنوز نرسیدم

بهار خانومم، داشتم می اومدم پیشت، اما نشد... بهاری جونم...تو چقدر آسون بار سفرت و بستی و چه زود به مقصدت رسیدی

اما اینجا من.............

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

دلم داره میترکه...

از اینکه بعد از فقط 15 روز زندگی مشترک بهارم، خزون شد

می ترسم خدا، از شب های زمستونیت می ترسم...

وحشت تلخترین غم دنیام توی شبهای زمستون 91...

 

 

 




موضوع مطلب :